ايران آبستن تحولاتى تازه است. حمله نيروهاى آمريكائى به كنسولگرى ايران در اربيل، انفجار رازآميز در استان كرمان، تهديدهاى اسرائيل و تلاش گروهى از نمايندگان مجلس براى احضار احمدىنژاد، همه حكايت از افزايش فشار براى چنين تحولاتى دارند.
ساعاتى پس از اعلام سياست تازه جورج بوش براى بحران عراق، نظاميان آمريكائى، ضمن حمله به ساختمان كنسولگرى جمهورى اسلامى در اربيل، شش ديپلمات ايرانى را بازداشت كردند. بوش، در سخنرانى خود، جمهورى اسلامى را به دخالت در ناآرامىهاى عراق متهم كرد. پس، حمله به كنسولگرى نمىتواند با سياست تازه آمريكا بىارتباط باشد.
آمريكا، در هفتههاى اخير، بر تلاشهاى خود براى به انزوا كشاندن جمهورى اسلامى افزود. تحريم بانك سپه، قطع معاملات كامرز بانك آلمان با بانكهاى ايرانى و فشار بر چين براى عدم انجام معاملات بزرگ نفت و كاز با ايران، نشان داد كه واشنگتن مصمم است جمهورى اسلامى را، براى تجديد نظر در سياست بينالمللى خود، از هر سو به محاصره در آورد.
دستگيرى ديپلماتهاى ايرانى در اربيل نيز، مىتواند با هدف ايجاد هراس بيشتر صورت پذيرفته باشد. هراس از آن كه جنگ عليه ايران را، آمريكائىها از درون خاك عراق آغاز كنند. با اعزام ۲۱ هزار و ۵۰۰ سرباز آمريكائى ديگر، تعداد نظاميان اين كشور در جوار خاك ايران به بيش از ۱۵۰ هزار نفر مىرسد. اين در حالى است كه ناوگانهاى جنگى نيز در سواحل جنوبى ايران به حالت آماده باش به سر مىبرند.
آيا هراس از درافتادن به دام يك بحران بزرگ بينالمللى ممكن است دولت ايران را به بازنگرى در برنامههاى اتمى خود وادارد؟ در اين زمينه نشانههائى آشكار شده است. محمود احمدى نژاد، پس از تحمل ضربهاى سخت در انتخابات شوراها و مجلس خبرگان، اكنون به احتمال زياد بايد خود را براى احضار شدن به مجلس آماده كند. گروهى از نمايندگان، كه سياستهاى احمدى نژاد را به زيان منافع ملى مىدانند، در اين راه مىكوشند.
از سوى ديگر، آغاز تحريمهاى بين المللى، به افزايش شديد قيمتها انجاميده و روز به روز به نارضائى عمومى بيشتر دامن مىزند. در نتيجه، بسيارى از اصلاح طلبان كنار رانده شده از قدرت، براى نخستين بار جرات مىكنند كه سياستهاى اتمى دولت را مورد انتقاد قرار دهند و نسبت به خطرات بزرگى كه در راه است هشدار بدهند. اين منتقدان، پشت سر هاشمى رفسنجانى، كروبى و خاتمى سنگر گرفتهاند كه پس از پيروزى غيرمنتظره احمدى نژاد، به يكديگر نزديكتر شدند.
به اين ترتيب، فشارهاى بين المللى ممكن است در آينده نزديك زمينههاى پيروزى اعتدال بر افراطى گرى در ايران را مهيا كند. آنچه به نگرانى در زمينه سقوط ايران به ورطه يك بحران بزرگ دامن مى زد، گزارشهاى بىشمارى بود كه از اسرائيل رسيد. مهمترين اين گزارش ها به تحليل سالانه ”انستيتوى ملى مطالعات استراتژيك دانشگاه تل آويو” مربوط مىشد كه حمله به تاسيسات اتمى ايران را صريحا به سياستمداران توصيه مىكرد.
درست در اين شرايط، ناتوانى مقامات رسمى از ارائه توضيحى پذيرفتنى درباره انفجار بزرگ در رشته كوههاى ”بارز” استان كرمان، به اين شايعه دامن زد كه اين انفجار، ممكن است ناشى از آزمايش لرزه نگارهائى بوده باشد كه آمريكا و اسرائيل براى ثبت آزمايش هاى هستهاى احتمالى ايران تدارك ديدهاند.
در چنين اوضاع و احوالى، كوندوليزا رايس وزيرخارجه آمريكا بار ديگر اعلام كرد كه در صورت توقف غنى سازى اورانيوم، حاضر است با همتاى ايرانى خود به گفت و گوى مستقيم بنشيند. آيا فشارهاى همه جانبه، رهبران فعلى ايران را وادار نخواهد كرد كه اين پيام را جدى بگيرند؟
جواد طالعى
ساعاتى پس از اعلام سياست تازه جورج بوش براى بحران عراق، نظاميان آمريكائى، ضمن حمله به ساختمان كنسولگرى جمهورى اسلامى در اربيل، شش ديپلمات ايرانى را بازداشت كردند. بوش، در سخنرانى خود، جمهورى اسلامى را به دخالت در ناآرامىهاى عراق متهم كرد. پس، حمله به كنسولگرى نمىتواند با سياست تازه آمريكا بىارتباط باشد.
آمريكا، در هفتههاى اخير، بر تلاشهاى خود براى به انزوا كشاندن جمهورى اسلامى افزود. تحريم بانك سپه، قطع معاملات كامرز بانك آلمان با بانكهاى ايرانى و فشار بر چين براى عدم انجام معاملات بزرگ نفت و كاز با ايران، نشان داد كه واشنگتن مصمم است جمهورى اسلامى را، براى تجديد نظر در سياست بينالمللى خود، از هر سو به محاصره در آورد.
دستگيرى ديپلماتهاى ايرانى در اربيل نيز، مىتواند با هدف ايجاد هراس بيشتر صورت پذيرفته باشد. هراس از آن كه جنگ عليه ايران را، آمريكائىها از درون خاك عراق آغاز كنند. با اعزام ۲۱ هزار و ۵۰۰ سرباز آمريكائى ديگر، تعداد نظاميان اين كشور در جوار خاك ايران به بيش از ۱۵۰ هزار نفر مىرسد. اين در حالى است كه ناوگانهاى جنگى نيز در سواحل جنوبى ايران به حالت آماده باش به سر مىبرند.
آيا هراس از درافتادن به دام يك بحران بزرگ بينالمللى ممكن است دولت ايران را به بازنگرى در برنامههاى اتمى خود وادارد؟ در اين زمينه نشانههائى آشكار شده است. محمود احمدى نژاد، پس از تحمل ضربهاى سخت در انتخابات شوراها و مجلس خبرگان، اكنون به احتمال زياد بايد خود را براى احضار شدن به مجلس آماده كند. گروهى از نمايندگان، كه سياستهاى احمدى نژاد را به زيان منافع ملى مىدانند، در اين راه مىكوشند.
از سوى ديگر، آغاز تحريمهاى بين المللى، به افزايش شديد قيمتها انجاميده و روز به روز به نارضائى عمومى بيشتر دامن مىزند. در نتيجه، بسيارى از اصلاح طلبان كنار رانده شده از قدرت، براى نخستين بار جرات مىكنند كه سياستهاى اتمى دولت را مورد انتقاد قرار دهند و نسبت به خطرات بزرگى كه در راه است هشدار بدهند. اين منتقدان، پشت سر هاشمى رفسنجانى، كروبى و خاتمى سنگر گرفتهاند كه پس از پيروزى غيرمنتظره احمدى نژاد، به يكديگر نزديكتر شدند.
به اين ترتيب، فشارهاى بين المللى ممكن است در آينده نزديك زمينههاى پيروزى اعتدال بر افراطى گرى در ايران را مهيا كند. آنچه به نگرانى در زمينه سقوط ايران به ورطه يك بحران بزرگ دامن مى زد، گزارشهاى بىشمارى بود كه از اسرائيل رسيد. مهمترين اين گزارش ها به تحليل سالانه ”انستيتوى ملى مطالعات استراتژيك دانشگاه تل آويو” مربوط مىشد كه حمله به تاسيسات اتمى ايران را صريحا به سياستمداران توصيه مىكرد.
درست در اين شرايط، ناتوانى مقامات رسمى از ارائه توضيحى پذيرفتنى درباره انفجار بزرگ در رشته كوههاى ”بارز” استان كرمان، به اين شايعه دامن زد كه اين انفجار، ممكن است ناشى از آزمايش لرزه نگارهائى بوده باشد كه آمريكا و اسرائيل براى ثبت آزمايش هاى هستهاى احتمالى ايران تدارك ديدهاند.
در چنين اوضاع و احوالى، كوندوليزا رايس وزيرخارجه آمريكا بار ديگر اعلام كرد كه در صورت توقف غنى سازى اورانيوم، حاضر است با همتاى ايرانى خود به گفت و گوى مستقيم بنشيند. آيا فشارهاى همه جانبه، رهبران فعلى ايران را وادار نخواهد كرد كه اين پيام را جدى بگيرند؟
جواد طالعى
برداشته شده از صداي آلمان